معنی جواهر سبز
حل جدول
زمرد
گویش مازندرانی
گاو زردرنگ، جواهر گوهرها
فرهنگ واژههای فارسی سره
گوهران، گوهر
مترادف و متضاد زبان فارسی
جواهرات، گوهرها
فارسی به عربی
جوهره، حجر کریم، کنز
نام های ایرانی
دخترانه، جمع جوهر، هر یکی از سنگهای گران بها مانند یاقوت یا زمرد
فرهنگ فارسی آزاد
جَواهِر، گوهرها (بذیل کلمه جَوْهَر مراجعه شود)، (مفرد:جَوْهَر)،
جَواهِر، در اصطلاح به شش جلد کتاب «جَواهِرُ الْکَلامِ فی شَرْحِ الْشَّرائِعِ الْاِسْلام» تألیف شیخ محمد حسن اصفهانی گفته می شود (بذیل «علی بسطامی» مراجعه گردد)،
فارسی به ایتالیایی
gioiello
فرهنگ معین
جمع جوهر؛ گوهران، هر یک از سنگ های گرانبها مانند الماس یاقوت، زمرد و مانند آن که به عنوان زینت و زیور به کار می رود. [خوانش: (جَ هِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
=جوهر
سبز
هر چیزی که به رنگ برگ درخت و گیاه تازه باشد،
(اسم) رنگی که از ترکیب رنگ آبی و رنگ زرد بهدست آید،
* سبز شدن: (مصدر لازم)
به رنگ سبز درآمدن، رنگ سبز به خود گرفتن: آبی که ماند در ته جو سبز میشود / چون خضر زینهار مکن اختیار عمر (صائب: لغتنامه: سبز شدن)،
[مجاز] روییدن گیاه، برآمدن گیاه از زمین،
[مجاز] برگ درآوردن درخت: هوا مسیحنفس گشت و خاک نافهگشای / درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد (حافظ: ۳۵۸)،
* سبز کردن: (مصدر متعدی)
رنگ سبز به چیزی زدن، به رنگ سبز درآوردن،
[مجاز] رویانیدن، کاشتن و رویانیدن گیاه: یک زمان چون خاک سبزت میکند / یک زمان پر باد و گَبْزت میکند (مولوی: ۵۴۵)،
فارسی به انگلیسی
Gem, Jewel
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع جوهر، فلزات گرانبها، هر سنگی که از آن منفعتی بر آید همچون الماس و یاقوتو لعل
فارسی به آلمانی
Edelstein (m), Juwel (n), Juwel [noun]
معادل ابجد
284